صد سال تنهایی



Tuesday, July 01, 2003


دارم از خستگی سقط می‌شم. لعنت بر هر چی نمایشگاه و نمایشگاه خودرو و ترافیک و تصادف وسط اتوبان نیایش‌ و ...
آخه آدم از میدون آزادی تا خونه ۱:۳۰ تو راه باشه٬ صبح هم ساعت ۶ بیدار شده باشه٬ ۷ دانشکده باشه خوب معلومه که زه می‌زنه! من میرم سرم رو بذارم روی بالیشم! فکر نکنم ۳۰ ثانیه هم در اون وضعیت بتونم بیدار بمونم. آخیش .... چه کیف میده .... خر پف ... خر پف ... ها؟‌ چی؟‌ آها باشه ... رفتم.



Comments: Post a Comment