صد سال تنهایی



Friday, July 04, 2003


خوب٬ تشریح رو از کجا شروع کنیم؟ آها همین‌جا فکر کنم خوب باشه ... او چاقو رو بده که این پوسته رو ببرم که بتونم برش دارم.
بنده خدا ۵ سال بیشتر عمر نکرده بود. زندگی همینه دیگه٬ البته در طول مدت زندگیش خوب خدمت کرد. بنده خدا گاهی توی یه روز ۲۰ ساعت هم می‌شد که یه بند جون بکنه. ولی تا جوون بود و سالم یک بار هم ندیدم اشتباه توی کارش باشه ....
آها دیدی زیر این برچسب یه پیچ بود! پیش گوشتی رو رد کن بیاد ... آخی ... چه جون سخت هم بود.
... چه توش باحاله ... خوشم اومد. البته بماند اگر جیگر این جور کارا در ابعاد وسیع‌تر رو داشتم می‌رفتم پزشکی!!
چه جالب٬ آدم باورش نمی‌شه روی این دو تا صفحه گرد ۱۳ گیگابایت بشه اطلاعات نوشت و خوند. چه هد های با مزه‌ای هم داره ... اون موقع که این هارد رو خریدم کلی صفا بود ... پنتیوم ۳۰۰ و ۱۳ گیگا هارد!‌ یادمه نمی‌دونستم چه جوری پرش کنم...

راستی خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه.



Comments: Post a Comment