صد سال تنهایی



Saturday, August 09, 2003


چند کلمه برای کسی که دلش در می‌کرده:
۱ - گاهی وسط شکم آدم درد می‌گیره فکر می‌کنه دلش درد می‌کنه ... درد فیزیکی نه ... یه جورایی که ... بهش می‌گین قا...!
۲ - گاهی هم دل آدم یه چیزی می‌خواد ولی ضعف میر‌ه و درد می‌گیره، چون می‌بینه که ممکن نیست!!
۳ - گاهی هم دل آدم می‌خواره ... هممم .... نمی‌دونم حالا اون پایینا رو هم بهش می‌گن دل یا نه!!!
۴ - گاهی هم دل آدم بی‌خود همش درد می‌کنه ... هر‌ چقدر هم نزدیکتر میشه بیشتر ... همش دوستاش توی فکرش هستن و بخصوص اینکه چه جوری می‌خواد دل بکنه... ولی یه حساب کتاب ساده بکن عزیزم ... همون طور که اون روز واست حساب کتاب کردم ... بیشتر از نصف‌شون هستن ... خواهرم هم به قول تو میره یه جایی که تنها نیست، خواهرش هست، اون دوستش هست که به من می‌گفت آقا ریشو، کلی دوستای دیگه‌ش هم هست ... حالا یه حساب سر انگشتی هم واسه من بی‌نوا بکن ... پس وضعت کلی هم خوبه ... غصه نخور و دم را غنیمت شمار.



Comments: Post a Comment