صد سال تنهایی



Monday, October 13, 2003


یه سری چیزایی که همیشه وجود داشتن رو دوباره کشف کردم ->
۱ - یه آدم بی احساس غیر اجتماعی بی‌عرضه در زمینه لذات زندگی (فکر بد نکنین منظورم تفریحات بود) هستم.
۲ - معمولا همه جا تعداد آرزوها سه تا هست ولی واسه من دو تاست در حال حاضر. یکیش هم اینه که بتونم پیانو بنوازم(! -> علامت تعجب شماره ۱)
۳ - در راستای پیانو حاضرم تمام داراییم رو در این جهان بدم در عوض یاد بگیرم پیانو بنوازم(! -> علامت تعجب شماره ۲). یکی نیست حالا بگه من توی این دنیا چه قدر مگه چقدر دارایی دارم که ...
۴ - بازم در راستای علامت تعجب شماره ۱ تصمیم گرفتم وقتی پول دار شدم یه معلم خصوصی پیانو واسه خودم بگیرم(! -> علامت تعجب شماره ۳) و در راستای اینکه قراره خیلی خیلی زود پول دار بشم (! -> شماره ۴) از الان باید بفکر پیدا کردن معلم باشم
۵ - شاید بجای اینکه بپرسین اون یکی آرزو رو بهتر باشه بپرسین اتوبانی که از جزیره دور افتاده تا خونه‌ام چند بانده باشه!!! (اگر نگرفتین سوالاتتون رو به آدرس ... )
۶ - کسی می‌دونه من کی قراره دست از کلکسیون جمع کردن بردارم؟
- دیگه شماره نمی‌زنم چون خیلی وقته که زدم توی خاکی ( راستی توی این هیر و ویل یاد محمد افتادم که با اون بی‌ام‌و توی شیخ‌فصل الله تقریبا زد توی خاکی ... سلام برسونین بهش ... به نوه‌م هم سلام برسون دخترم ...)
راستی فعلا مشغول درست کردن یه سوپریزم واسه یکی ...



Comments: Post a Comment