صد سال تنهایی



Thursday, November 20, 2003


جواب‌های درست:

فکر کنم اول از همه مجبور مي‌شدين براي ديدن ساعت يه نيم خيز بکنين.

بعدش هم کلي مجبور مي‌شدين کلي فکر کنين که بفهمين ديشب چه خبر بوده.

اگر خيلي هوشمند باشين سعي مي‌کنين بفهمين که خواب هستين يا بيدار و ترجيحا بيدار بشين اگر لازمه.

راستي اگر موقعي که نيم خيز شدين ساعت رو نيگاه کنين يه سبيل هم وسط اون موها ديدين اون موقع بايد اول يه نقشه فرار طرح کنين، بعد هم مطمئن بشين که پشت در اتاقتون از اين آرم‌هاي مثلث هفت رنگ چسبونده باشين توضیحا برای کسانی که از این مثلث‌های رنگین کمانی آشنایی ندارن بهشون می‌گن positive sex space یعنی که همه‌جور آدمی رو اینجا تحویل می‌گیریم! مثلا این میثم و فراز که دم به ساعت دوتایی .... منظورم اینه که مثلا دوتایی میرن فرحزاد ضرر نداره یکی از این مثلث‌ها بچسبونن ... یا اونایی دو تایی که هی توی وبلاگ همدیگه صحنه بی‌ناموسی اجرا می‌کنن بهتره بالای وبلاگ‌شون از اینا بزارن.

راستي بايد حواستون باشه که کلاستون هم دير نشه چون تا بجنبین و بفهمین که بلوزتون روی ساعت رو گرفته صبحانه که سهل است، کلاستون رو هم از دست می‌دین.

پ.ن. راستي موهاي قهوه‌اي فرض کردم که يه موقع کسي نفهمه پيمان بوده. بلند هم فرض کردم موها رو که با حامد اشتباه نشه.

پ.ن.۲. اگر هم کسی می‌خواد ایراد بگیره که صورت سوال در مورد احساس پرسیده و این حرفا ... احساس نه منه؟ احساس فقط شامل درد می‌شه که در اون صورت دیگه کار از این کارا گذشته ...



Comments: Post a Comment