صد سال تنهایی



Tuesday, December 09, 2003


ادامه اخبار:

- این طبقه بالایی‌ها از دیروز بد فرم آشتی کردن و دارن جبران گذشته رو می‌کنن!
- داشتم توی خیابان یانگ (معادل خیابان ولیعصر) پیاده می‌رفتم به طرف دانشگاه که دیدم شونصد تا ماشین آتش‌نشانی و آمبولانس و پلیس و اینا سرو کلشون پیدا شد. تمام منطقه رو گذاشته بودن روی سرشون. دو تا هلیکوپتر هم اومده بود داشتن بالای یه جایی چرخ می‌زدن. با خودم گفتم لابد یا یکی انگشتش رو بریده یا یکی خون دماغ شده یا دیگه حداکثر اینکه یه نون توی تستر آتیش گرفته. ولی انگار جدی‌تر بود. یک ساختمون قدیمی خراب شده بود روی یه مدرسه!!!!
- به نقل از خبرگذاری CNN مشروح حادثه در صفحه اول
- دارم به شدت با خرس‌های قطبی که زمستون رو به خواب می‌گذرونند همدردی می‌کنم!

پیام‌های خانوادگی در انتهای این بخش:

- یکی لطف کنه برای من عکس بفرسته از اون مهمونی که من بهش نرسیدم. مونا جان، عزیزم، بالاخره صاحب مجلس بودی، اختیار دست تو هستش، اون قفل فرمون (در صورت نیاز shotgun) رو بگیر دستت، بالا سر پیام واستا که اونا رو واسه من بفرسته. (به پیام -> :پی، فقط امیدوارم این دو تا دست به یکی نکنن ضایع بشم!)
- جیسم جان، عزیز دلم، خوبه باز یکم یه مدت گورت رو از این مسنجر و اینترنت گم کرده نمی‌بینمت خوش می‌گذره .... :(( من جیسم و فراز می‌خوام ... :(( فقط دو تایی باهم نه، می‌ترسم باز رودل کنم.



Comments: Post a Comment