صد سال تنهایی



Tuesday, March 01, 2005


من یکم تعطیلات می‌خوام!!! آرامش! یه چند روز نگرانی هیچ کاری رو نداشته باشم و برم یه مسافرت!
این هفته هم شلوغه حسابی٬ مصاحبه٬ ورقه تصحیح کردن٬ یه کنفرانس٬ قاصدک و هزار و یک کار خورده ریز دیگه ... همه‌ی اینایی که گفتم علاوه بر این تز هست که مثل یه مرض مزمن همیشه حضور داره!
ولی بازم هم جای شکرش باقیه که در طول هفته گاه گاهی که جور می‌شه یه چند ساعتی از این دنیا آزاد می‌شم و توی یه دنیای خیلی خوب دیگه٬ آمیخته‌ی از تخیل و واقیعت و احساسات و خیلی چیزهای دیگه می‌تونم به سر کنم. دوست خوب از هوا برای نفس کشیدن واسه‌ی آدم واجب‌تره٬ چون اگر هوا نباشه می‌میری خیالت راحت می‌شه ولی توی تنهایی یه زندگی خشک رو باید بگذرونی. قدرش رو خوب می‌دونم.

یه چیز دیگه: آقایون خانوما٬ دعا کنین واسم که این کار درست بشه. پس فردا مصاحبه‌ش هست. ایشالا دعاهاتون رو بتونم یه موقع جبران کنم ... ولی دعا کنین این کار درست بشه...


Comments: Post a Comment