صد سال تنهایی



Thursday, May 05, 2005


می‌گه دور به نظر می‌رسی؟
... you look distant
می‌خوام دستم رو بزارم کنار دهنم و از اون دور داد بزنم که تقصیر من نیست ...
ولی توی رستوران که نمی‌شه داد زد
واسه همین با نگاه باید بهش توضیح بدم
خسته‌تر از اونم که صدایی از نگاهم در بیاد
مطمئن هستم خودش می‌فهمه

می‌گه چرا نگفتی که حالت خوش نبود
نمی‌دونم چی جواب بدم
فکر کنم که نتونستم بگم
یعنی می‌خواستم بگم ولی صدام در نمیومد
مثل این خواب‌هایی که می‌خوام داد بزنم دزد ولی صدام در نمیاد
شاید هم روم نشد بگم

سردشه
سردمه
شاید بهتر باشه دوتایی با هم سردمون بشه


Comments: Post a Comment