Tuesday, May 31, 2005
- ترکه داشته کيسههای سنگين سيمانُ رو کولش حمل میکرده. يکی ازش میپرسه چرا از فرغون استفاده نمیکنی؟ جواب میده والا از فرغون هم استفاده کردم ولی چرخاش پشتمُ زخم میکنه.
- به تركه ميگن ميذاری بچهات بره دانشگاه؟ ميگه: اگه به درسش لطمه نزنه، آره
(این یکی قضیهی منه توی دانشگاه! فکر کنم داره به درسم لطمه میزنه ... واسه همین میخوام ترکش کنم!)
- يه بار يه ترياكيه از اين سمت مبل ميره اون سمت مبل میگه: آخيش خشته شدم از اين همه راهپيمايی!
به يكی ديگهشون میگن بگو چكش ... میگه: شنگينه!
- يه بار يه تركه میخواسته يه ميخ بكوبه به ديوار. ميخ رو برعكس میزاره رو ديوار شروع میكنه میكوبه روش ...يهو يه لره بهش میرسه میگه: ابله!!! اون مال ديوار روبرويه نه اين ديواره .....
1 comments || Ehsan || 11:11 AM ||


