صد سال تنهایی



Thursday, May 19, 2005


- «ترکه داشته ماشینش رو می‌شسته ازش می‌پرسن چرا اول از پلاکش شروع کردی؟ می‌گه دفعه پيش که از سقف شروع کردم به پلاک که رسيدم ديدم ماشين خودم نيست!»
- «به تركه می‌گن يه جمله بساز كه توش آب باشه. می‌گه لوله»
- «تركه عينک آفتابی ميزنه مياد توی خيابون. پسرش رو توی خيابون می‌بينه و ميزنه تو گوشش! پسره ميگه چرا ميزنی؟ تركه می‌گه مگه نگفتم تا اين وقت شب بيرون نباش؟!»
- «رشتيه مياد تهران كار كنه٬ زنش براش پول می‌فرسته»

- حالا جدا از این جک‌های بی‌مزه٬ شما هم مثل من از سوسک منتفرین؟!


Comments: Post a Comment